جدول جو
جدول جو

معنی زاغ سیاه - جستجوی لغت در جدول جو

زاغ سیاه
(غِ)
زاغ سیه. قسمی از کلاغ در کردستان یافت میشود که قد آن تا 67 سانتیمتر میرسد و دارای منقاری خمیده و پرهائی سیاه و درخشان است و در فارسی آن رازاغ یا زاغ سیاه گویند. (نامهای پرندگان مکری ص 93)، گوشۀ کمان (زاغ سیه) :
دو زاغ سیه را بزه برنهاد
ز یزدان پیروزگر کرد یاد.
فردوسی.
و رجوع به زاغ کمان شود
لغت نامه دهخدا
زاغ سیاه
زاج سبز
تصویری از زاغ سیاه
تصویر زاغ سیاه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زاغ سار
تصویر زاغ سار
زاغ سر، آنکه دارای سر سیاه باشد، کنایه از ظالم سرسخت، کنایه از سیاه دل، سخت دل، برای مثال ازاین زاغ ساران بی آب و رنگ / نه هوش و نه دانش نه نام و نه ننگ (فردوسی۴ - ۲۸۶۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زاج سیاه
تصویر زاج سیاه
قلیا که از اشنان گرفته می شود و در صابون پزی به کار می رود، اشخار، بلخچ، شخیره، قلیا، خشار، لخج، شخار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زاغ پیسه
تصویر زاغ پیسه
زاغ پیسه، پرنده ای شبیه کلاغ با پرهای سیاه و سفید، شک، عکّه، کسک، کلاغ پیسه، کشکرت، زاغه پیسه، عکعک، عقعق، کلاژه، غلبه، غلپه، کلاژاره، قلازاده
فرهنگ فارسی عمید
(شَ / شِ)
کلاغ. (آنندراج). و رجوع به زاغ رو و زاغ فعل شود
لغت نامه دهخدا
زاغ سر، (فهرست ولف)، همانند زاغ در سیاهی، کنایه است از سخت سیاه چهره:
از این زاغ ساران بی آب و رنگ
نه هوش و نه دانش نه نام ونه ننگ،
فردوسی،
، کنایه از ظالم سرسخت، بی آبرو، دل سیاه، قسی القلب،
و رجوع به زاغ سر شود
لغت نامه دهخدا
نام نهری در فارس، فاضل آب چشمه های بلوک بیضا جمع شده و رودخانه گشته از میان بلوک بیضا و رامجرد گذشته در صحرای آهو چرزرقان حومه شیراز نایاب می شود، (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
لقبی بود که مخالفان آزادی به سیدعبداﷲ بهبهانی داده بودند، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
سیاه زبان. رجوع به ’زبان’ و ’زاغ زبان’ شود
لغت نامه دهخدا
(غِ سَ / سِ)
زاغ دورنگ. (فرهنگ شعوری). نام این پرنده در زبان فارسی کلاغ زاغی، زاغی، زاغچه، مستکری، کلاغ، پیسه، کچله، قژله، قچل، کلاژه عکر و عقعق است و دو نام اخیر در فرهنگهای عربی مضبوط است. (نامهای پرندگان مکری ص 201)
لغت نامه دهخدا
(غِ نَ / نِ)
زاغ پیسه است. (فرهنگ شعوری). و آن مصحف است
لغت نامه دهخدا
منزلگاهی فیمابین نیشابور و ترشیز (کاشمر]. (از مرآت البلدان ج 4 ص 133)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
نام خالهای سیاه رنگ ورق قمار، مقابل خال قرمز
لغت نامه دهخدا
(کِ)
خاک تیره. خاک برنگ سیاه. خاک سیه
لغت نامه دهخدا
در عجائب المخلوقات و جامع الحکایات آمده که از هند جهت خلیفه حیوانی بتحفه آوردند سرش بشکل آدمی و تن مانند زاغ بوده و کلمه ای چند تلفظ میکرد منها: انا الزاغ الاعجوبه، انا اللیث مع اللبوه، (نزهه القلوب مقالۀ اول چ لیدن ص 69)
لغت نامه دهخدا
(جِ)
آن بود که کفشگران بکار برند. (ترجمه صیدنۀ بیرونی). و رجوع به زاج اسود و زاج الاساکفه و زاج کفشگران شود
لغت نامه دهخدا
(گِ)
آن را بعربی زاج الاساکفه گویند. (برهان قاطع). و رجوع به زاج اساکفه و زاج کفشگران شود
لغت نامه دهخدا
(غِ)
آبادیی در فارس نزدیک مزایجان دشت مرغاب. (از گزارشهای باستانشناسی ج 4 ص 29). نه فرسخ میانۀ جنوب و مشرق قاضیان است. (فارسنامۀ ناصری). دهی است از دهستان قنقری پائین بخش بوانات و سر چهان شهرستان آباده که در 35 هزارگزی جنوب سوریان بر کنار راه فرعی دیدگان به چهارراه در جلگه واقع است. آب آنجا از قنات و رود خانه شاه رستم تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و حبوبات و میوه و شغل مردمش زراعت و قالی بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش ایزه شهرستان اهواز، که در 18 هزارگزی باختر ایزه واقع شده، کوهستانی و معتدل است و 110 تن سکنه دارد، آبش از چشمه و قنات و محصولش غلات و تریاک است، شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی است و راهش مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
نام قریه ای نزدیک اصفهان که در شمال غربی اصفهان و نزدیک سلطان آباد واقعاست
لغت نامه دهخدا
تصویری از سغ سیاه
تصویر سغ سیاه
آنکه نفرین او درگیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاغ سار
تصویر زاغ سار
آنکه دارای سر سیاه مانند زاغ باشد، ظالم سر سخت سیاه دل قسی القلب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاز سیاه
تصویر قاز سیاه
سیاشلخت (گویش گیلکی) از مرغابیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاغ سار
تصویر زاغ سار
کنایه از سخت دل و ظالم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زاغ سیاه چوب زدن
تصویر زاغ سیاه چوب زدن
کنایه از بدون اطلاع او و برای کنجکاوی در کارش، او را تعقیب کردن
فرهنگ فارسی معین
گر مار های سیاه ببینی، تعبیرش دشمنان فراوان می باشد.
تعبیر خواب مار سیاه و معنای دیدن آن در خواب هشداری در رابطه با خطری بالقوه است. معمولا خواب مار سیاه مفهومی منفی داشته و منجر به وقوع ناراحتی در زندگی بیداری می گردد.
حضور یک مار در رویا به مهار کردن انرژی های بیننده خواب اشاره دارد و رنگ سیاه نماد خطر بالقوه است. دیدن مار سیاه در خواب به این معنی است که باید مراقب خود باشید. اصولا این رویا مفهومی منفی داشته و ممکن است موجب ناراحتی و تحولات ناخوشایند در زندگیتان گردد.
مار سیاه معمولا در خواب به صورت های زیر دیده می شود:
مار سیاه دور بدن
مار سیاه سمی
مار سیاه در علف ها
تعداد زیادی مار سیاه
مار سیاه مرده که بیننده خواب را گاز می گیرد
تصویر یک مار سیاه نمایانگر قدرت شما در درون است. غالبا این گونه رویا ها با وضعیت کنونی شما در زندگی بیداری کاملا در ارتباط است و منعکس کننده بخشی از آن است. شاید وقت آن رسیده که با واقعیت روبرو شوید.
جزئیات پیرامون خواب زمانی مهم هستند که بتوانید معنی آن را درک کنید. اگر در خواب با تهدید مار سیاه مواجه شدید نشانه این است که شما نمی توانید از پس دغدغه های ذهنی خودتان برآیید. شاید به نظر همه چیز خوب و مرتب بیاید، ولی در لایه های زیرین زندگیتان مسائلی وجود دارد که شما را نگران می کند.
اگر در خواب دیدید که مار سیاهی به دو نیم تقسیم شده است این نشانه ای است که شما باید در شرایط اجتماعی بهتر عمل کنید. پیام اصلی این خواب این است که شما هرگز نمی توانید که کاملا خوب باشید.
مار سیاه کوچک در خواب اشاره به کودکی دارد. این خواب در برخی مواقع به این معناست که زمان آن رسیده است که با پول بهتر عمل کنید.
اگر در خواب مار سیاه شما را به هر طریقی می ترساند، این رویا به تلاش برای غلبه بر یک مشکل دشوار یا یک فرد مزاحم مرتبط می شود. اغلب این رویا زمانی رخ می دهد که شما از یک نوع اندوه یا جدایی در زندگی تان رنجمی برید.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
تعبیر خواب خال سیاه دیدن خالهای سیاه بر تن کسی در خواب، علامت بیمار شدن و اختلافات خانوادگی است -
فرهنگ جامع تعبیر خواب
اردک چشم طلایی
فرهنگ گویش مازندرانی